نوشته شده توسط : علی پدرام

در مورد لعن، باید گفت لعن به معناى دورى از لطف و رحمت الهى نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نیز آمده است «ان الله لعن الکافرین و اعد لهم سعیرا؛ خداوند کافران را لعن می کند و عذاب را برای آنان آماده کرده است» (احزاب، ایه 64). و همچنین کسانی که پیامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند. «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره؛ کسانی که خداوند و پیامبرش را آزار می دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مورد لعن قرار می دهد» (احزاب، آیه 57). به طور کلی گروه هاى زیر طبق آیات قرآن مجید، ملعون به شمار مى روند: 1 - كتمان كنندگان حق 2- ستمكاران و كافران ( كسانى كه بعد از ایمان آوردن دوباره كفر ورزیده اند ) 3- كشندگان و قاتلان مؤمنان 4- دروغگویان در شهادت حق و باطل و هدایت و ضلالت 5- آزاردهندگان به پیامبر اكرم ( صلى الله علیه و آله ) 6- منافقین ( زن و مرد ) و كفار( برخى ویژگى هاى منافقان در آیات 68 - 61 آمده است ) 7- پیمان شكنان 8- مفسدان و فسادكنندگان در زمین و قطع رحم كنندگان. بنابراین لعن براى معاندان و محاربان با امام حسین(ع) و ظالمین به اسوه ‏ها و الگوهاى هدایت مردم، ابدى است. زیرا ملاک لعن، ابدى است. آنچه كه موجب لعن و نفرین نسبت به ظالمین به حق محمد و آل محمد(ص) شده است، و ملاک لعن است، چون باقى است لعن هم باقى است. علاوه بر این، حقیقت و روح دین را همین حب و بغض‏ها تشكیل می‏دهد. حب و عشق نسبت به كسانى كه بندگان مطیع و عارف درگاه الهى بوده ‏اند و بغض نسبت به كسانى كه دشمن حق و حقیقت بوده‏ اند (تولی و تبری) از نشانه های ایمان است. همچنان كه در متون دینى آمده است «هل الدین الاّ الحبّ؟ و هل الایمان الاّ الحبّ و البغض؟ آیا دین و ایمان چیزى غیر از حبّ و بغض است؟»، (میزان الحكمه، ج 2، ص 944). و تبری و تولی از فروع دین اسلام شمرده می شود که در کنار نماز و روزه و حج قرار می گیرد. در مورد اینکه کل خاندان لعن می شود نیز باید بگوییم در بسیاری از تفاسیر بر اساس روایات "شجره ی ملعونه" در سوره ی نساء آیه 93 به بنی امیه تفسیر شده است آیا اگر قرآن مجید این شجره خبیثه ملعونه را لعنت فرستاد مجوزى نمى شود كه ما نیز این خاندان و خاندان هاى مانند مروان و زیاد را لعنت نمائیم ؟ آیا این ادبیات قرآنى كه خاندان خبیثه اى را لعنت فرمود و روایات مستند آن را تفسیر نموده اند ، كافى نیست تا بدان استناد شود و چنین سخنى در لعن و برائت آن خاندان هاى پلید گفته شود ؟ اگر چه حساب پاكان از خاندان بنى امیه و . . . از لعنت شوندگان جداست چنانکه در روایات هم آمده که کسی به امام معصوم مراجعه می کند و می گوید من از نظر نسبت از بنی امیه هستم، آیا لعن شامل من هم می شود امام می فرمایند خیر. و مقصود از لعن یک خاندان، لعن کسانی است که در عقیده و عمل با آنان موافق باشند. در حادثه عاشورا چه گروهى، فرزند رسول خدا را به شهادت رساندند و آیا این شهادت حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) - كه از اهل بیت پیامبر اكرم ( صلى الله علیه و آله ) طبق شواهد تاریخى و تفسیرى به شمار مى رود - آزار رساندن به پیامبر اكرم ( صلى الله علیه و آله ) و خداوند به شمار مى رود یا خیر ؟ و آیا این جریان مصیبت بار ، قتل مؤمن محسوب مى شود یا خیر ؟ آیا جریان قتل پاک باختگان و آزادگان در كربلا و حمله به مكه مكرمه و مدینه منوره و فساد در آنها ، فساد فى الارض شمرده نمى شود ؟ آیا طبق نصّ صریح قرآن مجید ، قاتلان حسین ( علیه السلام ) ملعون به شمار نمى آیند و آیا لعن بر آنان به وسیله مؤمنان از صریح قرآن مجید به دست نمى آید ؟ ! ! « اللهم اللعن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد » « إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِى الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ ». موفق باشید.

 

 

 

مبع: تبیان



:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی پدرام

امام رضا عليه السلام: إن بَكَيتَ عَلَى الحُسَينِ حَتّى تَصيرَ دُموعُكَ عَلى خدَّيكَ غَفَرَاللّه ُ لَكَ كُلَّ ذَنبٍ أذنَبتَهُ.

امام رضا عليه السلام فرمود: اگر بر حسين بگريى، چندان كه اشک هايت بر گونه ات جارى شود، خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد.



:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی پدرام

إمامُ الباقرُ عليه ‏السلام: زِيارَةِ الحُسَينِ عليه ‏السلام يَومَ عاشوراءَ مِن قُربٍ أو بُعدٍ: ثُمَّ ليَندُبِ الحسينَ عليه‏السلام ويَبكيهِ، ويأمُرُ مَن في دارِهِ مِمَّن لا يَتَّقيهِ بِالبُكاءِ علَيهِ ...ولِيُعَزِّ بَعضُهُم بَعضا بِمُصابهِم بِالحُسَينِ عليه‏السلام ... قُلتُ: فكَيفَ يُعَزّي بَعضُنا بَعضا؟ قالَ: تَقولونَ: أعظَمَ‏اللّه‏ُ اُجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَينِ، وجَعَلَنا وإيّاكُم مِنَ الطّالِبينَ بِثارِه مَعَ وَلِيِّهِ الإمامِ المَهدِيِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهم‏السلام.

امام باقر عليه ‏السلام فرمود: در حديث زيارت حسين عليه ‏السلام در روز عاشورا از مسافت نزديك يا دور: سپس، براى حسين عليه‏ السلام گريه و زارى كند و به كسانى كه در خانه ‏اش هستند و از آنها تقيه نمى‏ كند دستور دهد كه براى او بگريند ... و در سوگ حسين عليه‏ السلام به يكديگر تسليت گويند ... عرض كردم: چگونه به همديگر تسليت بگوييم؟ حضرت فرمود: بگوييد: خداوند اجر ما را به سبب مصيبتى كه از حسين به ما رسيده بزرگ گرداند و ما و شما را از كسانى قرار دهد كه در كنار ولىّ دم او، امام مهدى از خاندان محمّد عليهم‏ السلام، به خونخواهى او بر مى ‏خيزند.



:: بازدید از این مطلب : 310
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی پدرام

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَنِ العِلَّةِ الّتي مِن أجلِها صارَ يَومُ عاشوراءَ أعظَمَ الأيّامِ مُصيبَةً دونَ اليَومِ الّذي قُبِضَ فيهِ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله و فاطِمَةُ عليها السلام و قُتِلَ عَلِيٌّ عليه السلام و الحَسَنُ عليه السلام ـ : إنَّ يَومَ الحُسَينِ عليه السلام أعظَمُ مُصيبَةً مِن جَميعِ سائرِ الأيّامِ ؛ و ذلكَ أنَّ أصحابَ الكِساءِ الّذينَ كانوا أكرَمَ الخَلقِ عَلَى اللّه ِ تَعالى كانوا خَمسَةً ··· فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام لَم يَكُن بَقِيَ مِن أهلِ الكِساءِ أحَدٌ لِلنّاسِ فيهِ بَعدَهُ عَزاءٌ و سَلوَةٌ ، فَكانَ ذَهابُهُ كَذَهابِ جَميعِهِم كَما كانَ بَقاؤهُ كَبَقاءِ جَميعِهِم .

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه چرا روز عاشورا سوگ ناک ترين روزها به حساب آمده است و نه روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و فاطمه عليها السلام و روز شهادت على عليه السلام و حسن عليه السلام ؟ ـ فرمود : روز [شهادت] حسين عليه السلام از همه روزهاى ديگر سوگناكتر است و اين از آن جهت است كه اصحاب كساء، اين گرامى ترين آفريدگان خداوند متعال، پنج نفر بودند··· پس، چون حسين عليه السلام كشته شد، ديگر كسى از اهل كساء باقى نماند كه بعد از او مايه تسلّى و آرامش خاطر مردم باشد. بنا بر اين، رفتن حسين عليه السلام به منزله رفتن همه آنهاست، همچنان كه باقى بودن او مثل آن بود كه همه اهل كساء زنده هستند.

 



:: بازدید از این مطلب : 297
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی پدرام

حضرت عباس

روز تاسوعا با نام قمر بنی هاشم اباالفضل العبّاس علیه السّلام گره خورده است، در این نوشتار، با بضاعت اندکی که داریم، به گزارشی تاریخی از روز نهم محرّم الحرام سال 61 هجری و جریانی که میان سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهما السّلام و اباالفضل العبّاس علیه السّلام، روی داده است، می پردازیم.

در پی سُستی عمر سعد از سخت گیری بر حضرت حسین بن علیّ علیهما السّلام، عبیدالله بن زیاد، نامه ای به عمر سعد نوشت و از او خواست که به امام حسین علیه السّلام پیشنهاد کند که حکم مرا (عبیدالله بن زیاد) گردن نهد؛ اگر پذیرفتند، نزد من فرستدشان و اگر سَر باز زنند، با آنها کارزار (جنگ) کند. حامل این نامه، شمر بن ذی الجوشن است. عبیدالله به شمر گفت: اگر عمر سعد، فرمان مرا پذیرفت، تو در تحت امر عمر سعد باش و اگر نپذیرفت، تو (شمر بن ذی الجوشن) امیر لشگر باش. همین که شمر، نامه را گرفت به همراه عبدالله بن أبی المَحل برخاستند، عبدالله بن أبی المَحل به عبیدالله بن زیاد گفت: أصلح الله الامیر، خواهر زادگان ما1 با حسین هستند،2 اگر بینی (موافق هستی) نامه امانی بنویس. ابن زیاد گفت: آری به چشم و کاتب را امر کرد، امانی بنویسد. عبدالله بن أبی المَحل، امان نامه را با کارگزار خود به نام کرمان به کربلا فرستاد. چون وی به کربلا رسید، فرزندان امّ البنین علیهاالسّلام را فرا خواند و گفت: این نامه امانی است که خالوی شما فرستاده است. فرزندان امّ البنین علیهاالسّلام در جواب گفتند: به خالوی ما سلام برسان و بگو ما به این امان، حاجتی نداریم، امان خدا بهتر از امان ابن سمیّه است.

در روایت دیگر دارد که خود شمر تا نزدیک اصحاب امام حسین علیه السلام آمد و گفت: خواهرزادگان ما کجایند؟

تصوّر بفرمایید که جناب قمر بنی هاشم علیه السّلام در این وضعیّت، چه حالی داشته است؟

فرزندان امّ البنین علیهاالسّلام، بیرون آمدند و گفتند: چه می خواهی؟ شمر گفت: ای خواهر زادگان من، شما در امانید. آن جوانان در جواب امان نامه، سخن تاریخی خود را گفتند: لعنت بر تو و بر امان تو؛ آیا ما را امان می دهی در حالی که فرزند پیغمبر را، امان نباشد؟

و به نقل دیگر، اباالفضل العبّاس علیه السّلام فرمود: دستت بریده باد، چه بد امانی است اینکه آوردی، ای دشمن خدا، آیا می گویی برادر و سَرور خود حسین بن علیّ علیهما السّلام، را رها کنیم و در فرمان لعینان و لعین زادگان در آییم؟

اگر امام حسین علیه السّلام از عبّاس بن علی پرسیده باشد که با شما چه کار داشتند، چه جوابی باید می داد؟

شمر با عصبانیّت بازگشت و عمر سعد فریاد زد: ای لشگر خدا سوار شوید و شادمان باشید که به بهشت می روید. پس مردم سوار شدند و بعد از نماز عصر، عازم جنگ گردیدند.

حضرت حسین بن علی علیهما السّلام، امام معصوم و حجّت الهی است .

و امام معصوم و حجّت الهی، اهل تعارف و مبالغه در الفاظ و کلمات نیست.

پس امام حسین بن علیّ علیهما السّلام واقعا نه برای شوخی و مبالغه در تعبیر، به اباالفضل العبّاس علیه السّلام فرموده: جانم به فدایت.

بنا بر این بود که در همان روز تاسوعا، کار تمام شود. در حالی که امام حسین علیه السّلام بیرون خیمه خود نشسته به شمشیر خود تکیّه داده و سَر بر زانو نهاده بود، خواهرش زینب سلام الله علیها ضجّه ای بشنید و نزدیک برادر آمد و عرض کرد: این بانگ و فریاد را نمی شنوید که پیوسته به ما نزدیک می شود؟

امام علیه السّلام فرمود: در این ساعت (لحظه) رسول خدا صلّی الله علیه و آله را در خواب دیدم به من فرمود: به این زودی، نزد ما آیی. پس خواهرش سیلی بر روی زد و شیون کرد و بانگ واویلاه بر آورد. امام حسین علیه السّلام به ایشان فرمود: هنگام شیون نیست؛ ای خواهر خاموش باش، خدا تو را رحمت کند.

در این هنگام عبّاس بن علی علیهماالسّلام به عرض سالار شهیدان علیه السّلام رساند که برادر، این گروه آمدند (در حال نزدیک شدن به ما هستند) امام حسین علیه السّلام برخاست و به عبّاس علیه السّلام فرمود: «جانم به فدای تو» سوار شو و آنان را ملاقات کن و بپرس چه اتّفاقی افتاده است؟

دوستان عزیزم توجّه دارند که:

حضرت حسین بن علی علیهما السّلام، امام معصوم و حجّت الهی است.

و امام معصوم و حجّت الهی، اهل تعارف و مبالغه در الفاظ و کلمات نیست.

پس امام حسین بن علیّ علیهما السّلام واقعا نه برای شوخی و مبالغه در تعبیر، به اباالفضل العبّاس علیه السّلام فرموده: جانم به فدایت.

همین یک جمله برای عظمت حضرت ابوفاضل، باب الحوائج الی الله، کافی است و ما در این روز تاسوعا که به نام قمر بنی هاشم علیه السّلام است و در تمام طول عمر، متوسّل به ذیل عنایت این باب الحواج الی الله هستیم. وقتی عبّاس بن علی علیهما السّلام از تصمیم سپاه شام مطّلع شد و به عرض امام حسین علیه السّلام رساند، امام فرمودند: نزد آنها برگرد و اگر توانی، کار را به فردا بیانداز و امشب بازگردانشان. شاید برای پروردگار، نماز گزاریم و او را بخوانیم و استغفار کنیم، خدا می داند که من، نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم.3

ای محبّین و عزاداران حسینی، این سخن رسمی حسین بن علیّ علیهما السّلام است، نماز و قرآن را دریابید؛ إن شاءالله در روز تاسوعا و عاشورا، در تمام مساجد و هیئات، نماز ظهر و عصر، در اوّل وقت و با شکوه هر چه تمام تر، اقامه شود.

 

پی نوشت:

1. اباالفضل العبّاس علیه السّلام به همراه برادران خود، عبدالله، جعفر و عثمان که همگی فرزند امیرالمومنین علیّ بن أبی طالب علیه السّلام هستند.

2. حضرت امّ البنین علیهاالسّلام دختر خرام بن خالد عمّه عبدالله بن أبی المَحل است.

3. شعرانی، میرزا ابوالحسن، دَمع السُّجوم در ترجمه نَفَس المهموم شیخ عبّاس قمی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی،چاپ پنجم،1390ش،ص 194-191

منبع : تبیان tebyan.net



:: بازدید از این مطلب : 266
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 آبان 1393 | نظرات ()